تولد باباومامان
سلام گل نازم دخترای طنازم امروز اومدم تا خاطره روزوشب تولد من وبابایی رو براتون بنویسم 20 خرداد روز تولد مامان 22 خرداد روز تولدبابا تولدت مبارک عشق بی همتای من سالارم مهمترین مهرهء زندگیم روز تولدمامان بابایی وقتی از سر کار اومد با کار قشنگش حسابی غافل گیرم کرد وشما مریم مامان هم وقتی فهمیدی تولد مامانه سفت بغلم کردی وتند تند ماچم کردی وبا اون زبون شیرینت تولدم رو بهم تبریک گفتی و اما روز تولد بابایی همه چی برعکس شد به جای این که ماها بابایی رو غافل گیر کنیم بابایی ماها ومامان فاطمه رو برده به پل شاهپور ویه ناهار وبعد از ظهر قشنگ مهمونمون کرد شما وروجک...
نویسنده :
زیــنب (مامان)
12:33